پنجشنبه 4 مرداد 1386 (آخرين روز كاري)

امروز براي نماز صبح هم بيدار نشدم و متأسفانه نماز صبحم قضا شد. صبح ساعت 7 بيدار شديم و صبحانه خورديم. اول قرار بود بريم روستاي بمرود  ولي بعلت آماده نبودن پروژه با بقيه گروهها رفتيم معصوم آباد(3-4 كيلومتري مرز). امروز تو گروه حديد(محمد منصوري)  بودم.معصوم آباد روستايي بود تقريبا مثل مهمانشهر با بچه هايي متفاوت و اهالي متفاوت. كار امروز ما ديوار چيني دور مسجد بود. نكته قابل توجه اين روز نقاشي كشيدن  بچه ها براي حبيب سرگروه فضانوردان بود كه قبلا تو اين روستا كار مي كردند. براي ناهار به مدرسه برگشتيم و تاساعت 7 استراحت كرديم  و بعد به ديدار يكي ديگر از خانواده هاي شهدا رفتيم . بعد از نماز جماعت براي برگزاري مراسم دعاي كميل به مزار شهدا رفتيم. بعد از 40-30 دقيقه دعا را شروع كرديم و مردم روستا استقبال چنداني نكردند  ، شايد 20-10 نفر. بعد از دعاي كميل به  مدرسه آمديم و بعد از كارهاي هميشگي خوابيديم.

توي همين روزها بود كه تيم واليبال جوانان ايران  با شكست ايتاليا سوم شد و تيم ملي فوتبال ايران هم در برابر كره باخت و از جام ملتها حذف شد. اين دو ديدار را به ا صرار بچه ها از تلويزيون ديديم.و بعد هم سريالهاي چهار شنبه شب و همچنين جواهري در قصر رو(يانگوم)